کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محمول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محمول
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - باری که آن را بر پشت بردارند. 2 - گمان کرده شده .
-
جستوجو در متن
-
مقول
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] 1 - (اِمف .) گفته شده . 2 - (اِ.) گفتار. 3 - محمول .
-
محموله
فرهنگ فارسی معین
(مَ لِ) [ ع . محمولة ] (اِمف .) مؤنث محمول ؛ کالایی که در یک بسته ، مجموعه یا نوبت از جایی به جایی حمل می شود.
-
تمبر
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ فر. ] (اِ.) تکه کاغذی کوچک و چسبناک که ادارة پست چاپ و در مقابل اخذ حق حمل و نقل نامه ها و غیره به نامه و محمول الصاق کند.