کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محتضر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محتضر
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ ض ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - به شهر آینده . 2 - حاضر شونده .
-
محتضر
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ ضَ) [ ع . ] (اِمف .) کسی که در حال احتضار و مرگ باشد.
-
جستوجو در متن
-
چانه انداختن
فرهنگ فارسی معین
( ~. اَ تَ) (مص ل .) آخرین حرکت فرد محتضَر پیش از مرگ .
-
پا در رکاب
فرهنگ فارسی معین
(دَ رِ) [ فا - ع . ] (ص مر.) 1 - سوار. 2 - مهیا برای سفر. 3 - محتضر.
-
واپسین
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (ص .) آخر، آخرین . ؛ دم ~آخرین نفس که محتضر در حال نزع کند. ؛روز ~ روز قیامت .