کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محتاط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محتاط
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِفا.) با احتیاط ، احتیاط - کننده .
-
جستوجو در متن
-
پیش اندیش
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (ص .) محتاط ، عاقل .
-
دوراندیش
فرهنگ فارسی معین
(اَ) (اِ.) (ص فا.) 1 - عاقبت اندیش . 2 - محتاط .
-
آژیر
فرهنگ فارسی معین
1 - (ص .) زیرک ، محتاط . 2 - قوی ، توانا. 3 - برحذر کننده ، پرهیزگار. 4 - غلبه . 5 - ( اِ.) فریاد. 6 - اعلام خطر. 7 - آماده ، مهیا. 8 - قوت .
-
غم خورک
فرهنگ فارسی معین
( ~ . خُ رَ) [ ع - فا. ] (اِمر.) پرنده ای ا ز راستة بلندپایان که جثه ای بزرگ دارد و دارای نوکی مخروطی شکل و طویل است و گردنی بلند و عاری از پر دارد. پاهایش نیز دراز است . در کنار مرداب ها و رودخانه ها زندگی می کند. حیوانی است گوشه گیر و محتاط .