کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجلس خانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مجلس کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) جمع شدن و گفتگو نمودن .
-
جستوجو در متن
-
بزمگاه
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (اِمر.) مجلس شراب و جشن و جای عیش و شادمانی و ضیاف خانه .
-
یاالله
فرهنگ فارسی معین
(اَ لْ لا) [ ع . ] (ندا.) 1 - لفظی است که مردان هنگام ورود به خانه گویند، تا اگر زن نامحرم در خانه هست روی خود را بپوشاند. 2 - لفظی است که هنگام ورود شخص محترمی به مجلسی گویند و آن علامت بزرگداشت و احترام اوست . 3 - کلمة ختم مجلس سوگواری .
-
محراب
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - بالای خانه و صدر مجلس . 2 - جای ایستادن پیشنماز در مسجد. 3 - بخشی از یک عبادتگاه که در هنگام عبادت رو به آن می ایستند. ج . محاریب .