کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجتمع خانهای متناهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فاحشه خانه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . نِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) خانه ای که در آن زنان فاحشه با مردان هماغوشی می کنند، روسپی خانه ، جنده خانه .
-
درسار
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (اِمر.) 1 - درساره ، دیواری که جلو درِ خانه یا قلعه درست کنند. 2 - پرده ای که جلوی در خانه بیاویزند.
-
گارسه
فرهنگ فارسی معین
(س ) [ فر. ] (اِ.) جعبه ای خانه خانه که حروف چاپ دستی را برای حروف چینی در آن قرار می دهند.
-
بیت المعمور
فرهنگ فارسی معین
( ~. مَ) [ ع . ] ( اِ.) خانه ای است در آسمان چهارم .
-
کتام
فرهنگ فارسی معین
(کَ) (اِ.) خانه ای ساخته شده از چوب و تخته . تالار.
-
گله
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) پارچه ای که بر سقف خانه ها مانند سایبان بندند؛ آسمانگیر.
-
توپولوژی
فرهنگ فارسی معین
(تُ پُ لُ) [ فر. ] (اِ.) 1 - علم بررسی خواصی از فضاها که با کشیدن یا فشردن تغییر نم ی کند. 2 - خانواده ای از زیرمجموعه های یک مجموعه که نسبت به اجتماع دلخواه و اشتراک متناهی بسته است و خود مجموعه و مجموعة تهی را نیز در بر می گیرد. (فره ).
-
فلوکس
فرهنگ فارسی معین
(فُ لُ) [ فر. ] (اِ.) گیاهی است از تیرة پولمونیاسه جزو ردة دولپه ای های پیوسته گلبرگ که دارای برگ های کامل و متقابل است . جام گل پنج قسمتی و تخمدانش سه خانه ای است و در هر خانه یک تخم وجود دارد. گل آذینش خوشه ای است . این گیاه جزو گل های زینتی در باغ...
-
پی جامه
فرهنگ فارسی معین
(مِ) (اِمر.) زیر جامه ، شلوار پارچه ای راحتی که در خانه پوشند؛ پیژاما.
-
تاریک خانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ)(اِمر.) اتاق ویژه ای در عکاسی برای ظاهر کردن فیلم .
-
زیرزمین
فرهنگ فارسی معین
(زَ) (اِمر.) طبقه ای از خانه که پایین تر از سطح زمین قرار دارد.
-
سم
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) خانه ای زیر زمین که در بیابان ها برای مسافران می ساختند.
-
ویلا
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) خانة ییلاقی ، خانه ای که معمولاً دارای باغ و باغچه باشد.
-
کپر
فرهنگ فارسی معین
(کَ پَ) (اِ.) آلونگ ، خانه ای که از نی و حصیر ساخته باشند.
-
کوخ
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) خانه ای که از علف و نی و چوب ساخته شود.