کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجالس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مجالس
فرهنگ فارسی معین
(مَ لِ) [ ع . ] (اِ.) جِ مجلس .
-
جستوجو در متن
-
اسموکینگ
فرهنگ فارسی معین
(اِ مُ) [ انگ . ] (اِ.) نوعی لباس مردانه که در مجالس تشریفاتی می پوشند.
-
نسیب
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . ] (اِ.) وصف موضوعات عاشقانه و مجالس مِی گساری در شعر.
-
دوستکامی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) ظرف بزرگ مسی پایه دار که در آن شراب یا نوشیدنی ریخته در مجالس می گذارند.
-
ژیگولت
فرهنگ فارسی معین
(گُ لِ) (اِ.) مؤنث ژیگولو؛ دختری که همواره در مجالس لهو و لعب و رقص حضور یابد و وقت خود را به بطالت گذراند.
-
مجلسی
فرهنگ فارسی معین
(مَ لِ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - شایسته یا مناسب مجلس . 2 - لباس یا هر چیزی که مخصوص مجالس مهم و رسمی باشد.
-
محاضرات
فرهنگ فارسی معین
(مُ ضَ یا ض ) [ ع . ] (مص اِ.) معلومات ادبی و تاریخی که در مجالس علما رد و بدل شود. جِ محاضره .
-
پارلمان تاریسم
فرهنگ فارسی معین
( ~. ) [ فر . ] (اِ.)1 - نظام سیاسی که در آن یک یا چند مجلس وجود دارد. مانند انگلستان که دارای مجلس اعیان (لردها) و مجلس عوام است . 2 - اعتقاد به داشتن مجالس قانون گذاری .
-
لب چره
فرهنگ فارسی معین
( ~ . چَ رِ) (اِمر.) نخود و کشمش و انواع میوه های خشک که در مجالس بزم و وقت صحبت با یاران صرف کنند، شب چره ، تنقلات .
-
تقنینیه
فرهنگ فارسی معین
(تَ یَّ) [ ع . تقنینیة ] (ص نسب .) مؤنث تقنینی . دورة تقنینیه ، مجالس تقنینیه . قوة تقنینیه : یکی از قوای سه گانة کشور که عامل تشکیل حکومت صحیح است و آن شامل مجلس شورایی است مرکب از نمایندگان ملت که وضع قوانین را به عهده می گیرد؛ قانون گذاری .