کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجاز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مجاز
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِمف .) اجازه داده شده .
-
مجاز
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) غیر حقیقت ، استعمال کلمه ای در غیر معنی حقیقی خود به شرط آن که آن معنی از جهتی مناسبت با معنی اصلی داشته باشد.
-
جستوجو در متن
-
مباح
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (ص .) روا، مجاز.
-
اوربیتال
فرهنگ فارسی معین
(اُ) [ فر. ] (اِ.) = اربیتال : تابعی موجی برای توصیف حالت انرژی مجاز الکترون در یک اتم یا مولکول .
-
پارکومتر
فرهنگ فارسی معین
(کُ مِ) [ فر. ] ( اِمر.) دستگاهی است که در محل های مجاز پارک اتومبیل نصب می شود که با پرداخت مقدار معینی پول می شود برای مدتی معین ماشین را پارک کرد، ایست سنج ، توقف سنج (فره ).
-
تجوز
فرهنگ فارسی معین
(تَ جَ وُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - آسان گرفتن ، آسان فراگرفتن . 3 - عفو کردن (گناه را). 4 - سخنی به مجاز گفتن . 5 - سبک گزاردن (نماز را)؛ ج . تجوزات .
-
ماکیاولیسم
فرهنگ فارسی معین
(وِ) [ فر. ] (اِ.) مکتبی که در سیاست و ادارة مملکت استفاده از هر وسیله ای را مجاز می داند. «اصطلاح هدف وسیله را توجیه می کند»، بیان نسبتاً جامعی از اصول این مکتب است . این مکتب نشأت گرفته از افکار نیکولو ماکیاول تاریخ دان و سیاستمدار معروف ایتالیایی ...
-
ارز
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ په . ] (اِ.) 1 - بها، قیمت ، ارزش . 2 - پول خارجی ، پول بیگانه . ؛ ~ تهاتری ارزی که در قراردادهای پایاپا مبنای محاسبه قرار می گیرد. ؛ ~ یوزانس ارزی که پس از دریافت کالا حواله می شود. ؛ ~ دولتی ارزی که دولت از طریق بانک های مجاز و ب...