کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مثلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مثله
فرهنگ فارسی معین
(مُ لِ) [ ع . مثلة ] (اِ.) گوش و بینی بریده شده .
-
مثله کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - گوش هاوبینی کسی را بریدن . 2 - شکنجه دادن ، عقوبت کردن .
-
واژههای همآوا
-
مسلط
فرهنگ فارسی معین
(مُ سَ لَّ) [ ع . ] (اِمف .) چیره شده ، تسلُط یافته .