کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متکی
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَّ) [ ع . متکی ء ] (اِفا.) تکیه کننده .
-
جستوجو در متن
-
دلگرم
فرهنگ فارسی معین
( ~. گَ) (ص مر.) امیدوار، متکی .
-
پشت گرمی
فرهنگ فارسی معین
( ~. گَ) (حامص .) 1 - به کسی متکی بودن ، اعتماد. 2 - مددکاری .
-
کنترباس
فرهنگ فارسی معین
(کُ تِ) [ فر. ] (اِ.) بزرگترین و بم ترین آلات موسیقی و آن از سازهای اصلی و شبیه ویولن و ویولن سل است ولی انتهایش به زمین متکی است و ایستاده نواخته می شود.
-
آبستره
فرهنگ فارسی معین
(بِ تِ رِ) [ فر. ] (ص .) 1 - ویژگی شیوه ای که در آن سعی می شود اشیا به صورت غیرواقعی اما به نوعی بیان کنندة عواطف هنرمند باشد. 2 - ویژگی هر اثر هنری که متکی به حالات ذاتی و درونی است نه نمودهای ظاهری ؛ انتزاعی .
-
نسبیت
فرهنگ فارسی معین
(نِ یَّ)(مص جع .)1 - نسبی بودن . 2 - نام فرضیه ا ی است که انشتین آن را معرفی کرد. در این فرضیه به جای فاصلة بین اشیاء فاصلة بین حوادث در نظر گرفته می شود و زمان و فضا با هم در آن دخیل هستند. این دستگاه متکی به روابط ریاضی است نه به اشیاء و از نظر ری...
-
فلفلمویه
فرهنگ فارسی معین
(فِ فِ یَ یا یِ) (اِ.) درختچه ای است از تیرة کبابه ها که شباهت کاملی به گیاه تملول دارد. گیاهی است بالا رونده که به درختان مجاور خود متکی می شود. گل هایش به شکل سنبله های چسبیده به هم است و میوه اش بیضوی شکل و ریز و بسیار معطر است . این گیاه خاص هندو...