کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مته
فرهنگ فارسی معین
(مَ تِّ) (اِ.) دستگاهی که با آن چوب ، آهن ، و دیوار را سوراخ کنند.
-
جستوجو در متن
-
دریل
فرهنگ فارسی معین
(دِ رِ) [ انگ . ] (اِ.) مته برقی .
-
مثقب
فرهنگ فارسی معین
(مِ قَ) [ ع . ] (اِ.) مته و هر چیزی که سوراخ کند.
-
بهرمه
فرهنگ فارسی معین
(بَ رَ مَ یا مِ) (اِ.) = برمه . پرمه . پرما: (نج .) متة درودگران .
-
پرماه
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِ.) افزاری باشد که حکاکان و درودگران با آن مروارید و چوب و تخته را سوراخ کنند. مته و مثقب و پرمه و برمه و برماه و برماهه نیز گویند.
-
رول پلاک
فرهنگ فارسی معین
( ~. پِ) [ فر. ] (اِمر.) ساختار پلاستیکی یا چوبی تو خالی برای محکم کردن پیچ در نقطه ای که به وسیلة مته سوراخ شده است .