کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متن
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - نوشتة داخل صفحه که شامل حاشیه نمی شود.2 - زمین بلند. ج . متون .
-
جستوجو در متن
-
زیرنویس
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِمر.) توضیحی که دربارة موضوعی از متن در زیر صفحة متن داده می شود.
-
متون
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِ.) جِ متن .
-
پانویس
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (ص مر.) (اِ.) زیرنویس ، پانوشت ، پان وشته ، آن چه جدا از متن اصلی باشد.
-
ختمخالی
فرهنگ فارسی معین
(خَ)(ص .)(عا.) خال خالی ، راه راه ، دارای لکه های غیر از رنگ اصلی متن .
-
سرصفحه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . صَ حِ یا حَ) [ فا - ع . ] (اِمر.) آن چه بر بالای صفحه و جدا از متن صفحه نوشته شده است .
-
هرمنوتیک
فرهنگ فارسی معین
(هِ مِ نُ) [ فر. ] (اِ.) روش تأویل و تفسیر، کشف پیام ها، نشانه ها و معانی یک متن یا پدیده .
-
ویرایش
فرهنگ فارسی معین
(یِ) (اِمص .) زیاد یا کم کردن مطلب ، تصحیح و تنقیح متن هایی که جهت چاپ و نشر آماده می کنند.
-
بروشور
فرهنگ فارسی معین
(بُ رُ) [ فر. ] ( اِ.) متن چاپی با تعداد صفحات معمولاً کم که اطلاعاتی دربارة ویژگی های کالا یا نمایش یا نمایشگاه و نظایر آن به دست دهد، دفترک (فره )، کاتالوگ .
-
زمینه
فرهنگ فارسی معین
(زَ نِ) (اِ.) 1 - سطح هر چیز. 2 - متن هر چیزی مانند پردة نقاشی . 3 - موضوع ، سوژه . 4 - طرح ، نقشه . 5 - موقعیت ، وضعیت .
-
مقابله
فرهنگ فارسی معین
(مُ بِ لَ یا لِ) [ ع . مقابلة ] (مص م .) 1 - دو چیز را با هم برابر کردن . 2 - تلافی کردن . 3 - مقایسه کردن نسخه های یک متن با یکدیگر. ؛ ~به مثل رفتار همسان در پاسخ به رفتار دیگری .
-
صداگذاری
فرهنگ فارسی معین
( ~. گُ) [ ع - فا. ] (حامص .) 1 - ضبط صداهای مناسب هر یک از هنرپیشه ها یا موسیقی متن فیلم و هماهنگ کردن نوارهای صدا با نوار تصویر. 2 - افزودن صدای مناسب به فیلم .
-
فرسک
فرهنگ فارسی معین
(فِ رِ) [ فر. ] (اِ.) نقاشی به وسیلة آب رنگ بر سطح گچی مرطوب دیوار. در فرسک سازی از آن جهت آب رنگ به کار می برند که رنگ ها از متن دیوار نفوذ کنند و جزو زمینه به نظر آیند.
-
گراور
فرهنگ فارسی معین
(گِ وُ) [ فر. ] (اِ.) 1 - قطعه فلزی که برای چاپ تصویر یا دستخط در چاپ مسطح به کار می رود و نخست نوشته یا تصویر را به طریقه ای شبیه چاپ عکس بر روی این قطعه فلز ثبت می کنند. 2 - عکس چاپ شده در یک متن .