کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متمتع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متمتع
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ مَ تِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - برخوردار از چیزی ، بهره مند. 2 - کسی که عمره (زیارت بیت الله با شرایط خاص ) به جا آورد.
-
جستوجو در متن
-
کامروا
فرهنگ فارسی معین
(رَ) (ص مر.) برخوردار، متمتع .
-
حظیظ
فرهنگ فارسی معین
(حَ) [ ع . ] (ص .) 1 - متمتع ، بابهره . 2 - کامیاب ، خوشبخت .
-
رستی خوار
فرهنگ فارسی معین
( ~. خا) (ص فا.)= رستی - خوارنده : 1 - روزی خوار، روزی خور. 2 - بهره برنده ، متمتع .
-
نشانده
فرهنگ فارسی معین
(نِ دَ یا دِ) (ص مف .) 1 - به نشستن واداشته . 2 - جلوس داده . 3 - جا داده ، مقیم ساخته . 4 - (عا.) زنی روسپی که او را به خانه آورده نفقة او را متعهد شوند و از ادامة عمل بد بازدارند و از او متمتع گردند بدون ازدواج . 5 - کاشته . 6 - برپا داشته . 7 - نه...