کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متلاطم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متلاطم
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ طِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - بر همدیگر لطمه زننده . 2 - امواج دریا درحال خروشیدن .
-
جستوجو در متن
-
مواج
فرهنگ فارسی معین
(مَ وّ) [ ع . ] (ص .) موج زننده ، متلاطم ، دارای موج .
-
ملتطم
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ طِ) [ ع . ] (اِفا.) متلاطم ، مواج ، خروشان (موج ، دریا).
-
شورانیده
فرهنگ فارسی معین
(دَ یا دِ) (اِمف .) 1 - متلاطم . 2 - بر - انگیخته . 3 - دیوانه کرده . 4 - آمیخته . 5 - آلوده .
-
کولاک کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ)(مص ل .)1 - متلاطم شدن امواج دریا. 2 - (عا.) هنگامه به پا کردن .