کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متلاشی شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پراگنده شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ دَ)(مص ل .) 1 - پخش شدن ، پاشیده شدن . 2 - متلاشی شدن . 3 - آواره شدن . 4 - نامنظم شدن .
-
پاشیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) 1 - (مص م .) ریختن ، پراکنده کردن . 2 - (مص ل .) متلاشی شدن .
-
فساد
فرهنگ فارسی معین
(فَ یا فِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) تباه شدن . 2 - متلاشی شدن ، از بین رفتن . 3 - (اِمص .) تباهی ، خرابی . 4 - نابودی . 5 - (اِ.) فتنه ، آشوب . 6 - لهو و لعب . 7 - کینه ، دشمنی .
-
آندوتوکسین
فرهنگ فارسی معین
(دُ تُ) [ فر. ] (اِ.) سمی که در باکتری وجود دارد و تنها پس از تجزیه یا مردن یا متلاشی شدن یاختة باکتریایی آزاد می شود، درون زهرابه . (فره ).