کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متأخر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متأخر
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ ءَ خِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - درنگ کننده . 2 - معاصر، کسی که در زمان نزدیک به زمان حال می زیسته .
-
جستوجو در متن
-
پسین
فرهنگ فارسی معین
(پَ) [ په . ] (ص نسب .) 1 - آخرین ، متأخر. 2 - زمان بین ظهر و غروب و عصر.
-
کالی
فرهنگ فارسی معین
[ ع . کالی ء ] 1 - (اِفا.) محافظت کننده ، نگاهبان . 2 - متأخر. 3 - (اِ.) بیعانه . 4 - وامی که به تأخیر افتد و در پرداخت آن درنگ شود.