کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ما زال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
از ما بهتران
فرهنگ فارسی معین
(اَ. بِ تَ) (اِ.) 1 - (عا.) پریان ، جن ها. 2 - کنایه از: صاحبان قدرت و توانگران .
-
جستوجو در متن
-
پارو
فرهنگ فارسی معین
(رُ) (ص .) (عا.) پیر زال ، زن پیر.
-
مویه زال
فرهنگ فارسی معین
(یِ) (اِمر.) نام لحن و نوایی از موسیقی .
-
دستان
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (اِ.) 1 - سرود، نغمه . 2 - نیرنگ ، فریب . 3 - مخفف داستان . 4 - لقب زال پدر رستم .
-
زال
فرهنگ فارسی معین
(ص .) 1 - پیر، فرتوت . 2 - کسی که موهای سر و ابرو و مژگانش سفید باشد. 3 - نام پدر رستم .
-
عنقا
فرهنگ فارسی معین
(عَ نْ) [ ع . عنقاء ] (اِ.) سیمرغ ، نام مرغی افسانه ای که زال پدر رستم را پرورد. جایگاه این مرغ در کوه البرز است .