کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مایوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مأیوس
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (ص .) ناامید، بی امید.
-
واژههای همآوا
-
مأیوس
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (ص .) ناامید، بی امید.
-
جستوجو در متن
-
دم سرد
فرهنگ فارسی معین
( ~. سَ) (ص .) مأیوس ، ناامید.
-
نمید
فرهنگ فارسی معین
(نُ) (ص .) ناامید، مأیوس .
-
نومید
فرهنگ فارسی معین
(نُ) (ص .) ناامید، مأیوس .
-
تولب
فرهنگ فارسی معین
(لَ) (ق مر.) مأیوس ، دَمق .
-
آیس
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . ] (ص فا.) مأیوس ، ناامید.
-
نمیدن
فرهنگ فارسی معین
(نُ دَ) (مص ل .) ناامید شدن ، مأیوس گشتن .
-
تو
فرهنگ فارسی معین
لب رفتن ( ~. رَ تَ) (مص ل .) مأیوس شدن ، دمق شدن .
-
دلسرد
فرهنگ فارسی معین
( ~. سَ) (ص مر.) 1 - بی شوق ، بی میل . 2 - مأیوس ، ناامید.
-
قانط
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ ع . ] (ص .) ناامید، نومید، مأیوس . ج . قانطین .
-
اخفاق
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - بی مراد بازگشتن جوینده ، مأیوس شدن . 2 - غزا کردن و غنیمت نیافتن .
-
دست خالی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فا - ع . ] (ص مر.) تهی - دست . ؛ ~ خالی برگرداندن کسی را ( کن .) مأیوس برگرداندن او را.