کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماما
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - مادر. 2 - قابله .
-
واژههای همآوا
-
معما
فرهنگ فارسی معین
(مُ عَ مّ) [ ع . معمی ] (اِمف .) 1 - پوشیده . 2 - کلامی که با رمز و اشاره بر مطلبی دلالت کند.
-
جستوجو در متن
-
مامایی
فرهنگ فارسی معین
(حامص .) ماما بودن ، قابلگی .
-
پازاج
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - ماما، قابله . 2 - زنی که به بچه شیر می دهد، دایه .
-
قابله
فرهنگ فارسی معین
(بِ لَ یا لِ) [ ع . قابلة ] (اِفا.) 1 - پذیرنده . 2 - زن شایسته . 3 - ماما.