کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماقبل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماقبل
فرهنگ فارسی معین
(قَ) [ ع . ] (ص .) پیش ، گذشته . مق مابعد.
-
جستوجو در متن
-
پارینه سنگی
فرهنگ فارسی معین
( ~. سَ) (اِمر.) عصر حجر، پالئولتیک . نام دوره ای از ماقبل تاریخ که در آن انسان ابزارش را از سنگ ها به صورت نازیبا و خشن تهیه می کرد.
-
مگر
فرهنگ فارسی معین
(مَ گَ) (حر.) 1 - کلمة استثناء است و آن کلمة بعد از خود را از حکم ماقبل جدا کند: الا، به جز. 2 - باشد که ، شاید. 3 - گویا، مثل این که . 4 - آیا (قید استفهام ).
-
ردف
فرهنگ فارسی معین
(رِ دْ) [ ع . ] (ص .) 1 - پیرو، تابع . 2 - ترک ، کسی که پشت سرِ سوار می نشیند. 3 - هر الف و واو و یای ماقبل «روی » مانند شجاع ، نفور، بغیر چنین قافیه ای را «مُردَف » خوانند.