کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماشین آلات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ماشین نویس
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِ.) کسی که (معمولاً در اداره ها یا مؤسسه ها) نوشته ها را به وسیلة ماشین تحریر ماشین می کند.
-
جستوجو در متن
-
مکانیزه
فرهنگ فارسی معین
(مِ زِ) [ فر. ] 1 - (اِ.) ماشینی کردن ، استفاده از ماشین آلات صنعتی . 2 - (ص .) ویژگی کاری که به وسیلة ماشین انجام شود، ماشینی . (فره ).
-
تکنولوژی
فرهنگ فارسی معین
(تِ نُ لُ) [ فر. ] (اِ.) 1 - مطالعة فنون و ابزار و ماشین آلات و مواد اولیه . 2 - تجهیزات و روش های علمی که در حیطة خاصی به کار برده شود، فناوری . (فره ).