کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماذی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
ماضی
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِفا.) 1 - گذشته (زمان ). مق حال ، مستقبل (آینده ). ضح - فعلی است که بر زمان گذشته دلالت کند: رفتم ، نوشتم . گفت و آن شامل اقسام مختلف است . 2 - در گذشته ، مرده . 3 - برنده ، قاطع . 4 - مرد رسا در امور، کاربر.
-
معزی
فرهنگ فارسی معین
(مُ عِ زّ) [ ع . ] (اِفا.) تسلیت دهنده ، تعزیت گوینده .
-
معزی
فرهنگ فارسی معین
(مُ عَ زّا) [ ع . ] 1 - (اِمف ) تسلیت داده شده ، تعزیت گفته ، عزادار. 2 - (مص میمی ) تسلیت ، تعزیت .