کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماده جامد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پردة ماده
فرهنگ فارسی معین
( ~ دِ) از نواهای موسیقی قدیم .
-
ماده تاریخ
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) مجموع حروف بیت یا مصراع یا عبارتی که به حساب ابجد تاریخ واقعه ای را نشان دهد.
-
نر و ماده
فرهنگ فارسی معین
(نَ رُ دِ) (اِمر.) 1 - نرینه و مادینه . 2 - نوعی دگمه که بخشی ازآن در بخش دیگر فرو می رود.
-
جستوجو در متن
-
ژل
فرهنگ فارسی معین
(ژِ) [ فر. ] (اِ.) مادة ظاهراً جامد از محلول کولوئیدی که به حالت ژله منعقد شده است .
-
کیست
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) کیسه ای با جدار غشایی در بافت ها، دارای مادة مایع یا نیمه جامد که ممکن است طبیعی یا مرضی باشد.
-
قرص
فرهنگ فارسی معین
(قُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - آنچه دارای شکلی کمابیش شبیه دایره است : قرص ماه . 2 - مادة دارویی جامد قالبی در وزن ها و اندازه های مختلف .
-
لاکتوز
فرهنگ فارسی معین
(تُ) [ فر. ] (اِ.) قند شیر که به مقدار تقریبی 65 گرم در یک لیتر شیر وجود دارد. ماده ای است دوقندی جامد، سخت و متبلور که در آب حل می شود.