کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لیوان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لیوان
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) ظرف اغلب استوانه ای معمولاً بزرگتر از استکان یا فنجان برای نوشیدن مایعات .
-
لیوان
فرهنگ فارسی معین
[ معر. ] (اِ.) ایوان خیمة شاهی .
-
جستوجو در متن
-
گیلاس
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ] (اِ.) فنجان ، لیوان مخصوصاً لیوان پایه دار بلوری .
-
آبخوری
فرهنگ فارسی معین
(خُ) (اِمر.) 1 - لیوان . 2 - شارب ، سبیل . 3 - نوعی از دهنة اسب که هنگام آب دادن بر دهانش زنند.