کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لگام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لگام
فرهنگ فارسی معین
(لِ) (اِ.) دهنه ، دهانه ، افسار.
-
واژههای مشابه
-
سخت لگام
فرهنگ فارسی معین
( ~ . لِ) (ص مر.) سرکش .
-
لگام انداختن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . اَ تَ) (مص م .) مرکب را از سرکشی باز داشتن .
-
لگام پیچیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دَ) (مص ل .) 1 - روی برگردانیدن . 2 - سر باز زدن ، سرپیچی کردن .
-
لگام کشیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کِ دَ) (مص م .) 1 - متوقف ساختن . 2 - به زیر فرمان آوردن .
-
لگام گسیخته
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گُ تِ یا تَ) (ص مف .) بی بند و بار، لاقید، لاابالی .
-
لگام لیسیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دَ) (مص ل .) (کن .) مطیع بودن ، فرمانبردار بودن .
-
جستوجو در متن
-
لغام
فرهنگ فارسی معین
(لُ) (اِ.) لگام ، دهنة اسب .
-
عنان
فرهنگ فارسی معین
(عِ) [ ع . ] (اِ.) لگام ، زمام ، افسار.
-
هرا
فرهنگ فارسی معین
(هَ رّ) (اِ.) 1 - ساز و برگ اسب ، مانند سینه بند و لگام . 2 - گلوله های زرُین و سیمین که به زین ، لگام و سینه بند اسب می بستند.
-
دهانه
فرهنگ فارسی معین
(دَ نِ) (اِمر.) 1 - لگام اسب . 2 - مدخل ، ورودی .
-
تعلیمی
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع - فا. ] 1 - (اِ.) تسمه ای که به لگام اسب بندند. 2 - عصای سبکی که به دست گیرند.
-
جلو
فرهنگ فارسی معین
(جُ یا جِ لُ) [ تر. جیلاو ] 1 - (ق .) پیش ، مقابل . 2 - (اِ.) لگام مرکوب ، عنان ، افسار. 3 - پیش از دیگران یا دیگر چیزها.