کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لوچ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لوچ
فرهنگ فارسی معین
(ص .) (عا.) دوبین ، احول .
-
جستوجو در متن
-
کاژ
فرهنگ فارسی معین
(ص .) لوچ و احول .
-
کلیک
فرهنگ فارسی معین
(کِ) (ص .) لوچ ، احول .
-
کوچ
فرهنگ فارسی معین
(ص .) لوچ و احول .
-
دوبین
فرهنگ فارسی معین
(دُ) (ص فا.) لوچ ، کسی که اشیاء را دوتا می بیند.
-
کاج
فرهنگ فارسی معین
(ص .) دوبین ، لوچ . کاچ ، کاژ، کوچ هم گفته شده است .
-
لچ
فرهنگ فارسی معین
(لُ) (ص .) = لوچ . لوج : لخت ، برهنه ، عریان .
-
کج بین
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص فا.) 1 - آن که خطا بیند. 2 - احول ، لوچ ، دوبین .
-
کژبین
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص فا.) 1 - لوچ ، احول . 2 - بدخواه ، نابکار.
-
احول
فرهنگ فارسی معین
(اَ وَ) [ ع . ] 1 - (ص .) لوچ ، دو بین ، کسی که همه چیز را دوتایی می بیند. 2 - (ص تف .) حیله گر، چاره گرتر.
-
کلاژه
فرهنگ فارسی معین
(کَ) (اِ.) 1 - احول ، لوچ . 2 - عکه ، کلاغ پیسه ، پرنده ای سیاه و سفید از جنس کلاغ .
-
تابه
فرهنگ فارسی معین
(بِ یا بَ) [ په . ] (اِ.) = تاوه : 1 - ظرف فلزی پهن که برای پختن گوشت ، ماهی ، کوکو و غیره به کار می رود. 2 - آلتی است که در آن دانة گندم و حبوب دیگر را بریان کنند. 3 - خشت پخته ، آجر بزرگ . 4 - شیشة تابدان . تابه تا (بِ یا بَ) (ص مر.) 1 - لنگه به ل...
-
چپ
فرهنگ فارسی معین
(چَ) 1 - (ص . ق .) کج ، ناراست . 2 - (ص .) واژگون . 3 - لوچ ، دو بین . 4 - کسی که با دست چپ کار می کند. 5 - (اِ.) طرف چپ . 6 - اصطلاحی سیاسی و آن عنوانی است برای تمام کسانی که در مرام های سیاسی خود خواستار دگرگونی ها و تحولات انقلابی و تند می باشند....