کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لوش
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) لجن ، گل سیاه .
-
لوش
فرهنگ فارسی معین
(ص .) آن که دهانش کج باشد، کسی که به مرض جذام مبتلی باشد.
-
لوش
فرهنگ فارسی معین
(لَ یا لُ) (اِ.) خربزه ای که خراب شده و قابل خوردن نباشد.
-
واژههای مشابه
-
لوش لوش
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.) پاره پاره ، قطعه قطعه .
-
لش و لوش
فرهنگ فارسی معین
(لَ شُ)(ص مر.) بی غیرت ، بی عار.