کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لن
فرهنگ فارسی معین
(لَ) [ ع . ] (حر.) هرگز، هرگز نه .
-
واژههای مشابه
-
لن ترانی
فرهنگ فارسی معین
(لَ تَ) [ ع . ] (جملة فعلیه .) 1 - هرگز مرا نبینی . 2 - (اِ.) (عا.) متلک ، سخن درشت و پرخاش آمیز.
-
جستوجو در متن
-
اولاً
فرهنگ فارسی معین
(اَ وَّ لَن ) [ ع . ] (ق .) نخست ، نخستین .
-
صلم
فرهنگ فارسی معین
(صَ) [ ع . ] (اِمص .) 1 - بریدگی ، قطع (گوش و بینی ). 2 - در علم عروض اسقاط وتد مفعولات است ، «مفمو» بماند. «فع لن » به جای آن بنهند و فع لن چون از مفعولات خیزد، آن را «اصلم » خوانند.