کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لعاب 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
لفت و لعاب
فرهنگ فارسی معین
(لِ تُ لُ) (اِمر.) (عا.) زرق و برق .
-
جستوجو در متن
-
ورنی
فرهنگ فارسی معین
(وِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - لعاب . 2 - چرم شفاف و براق . متضاد: شور و یا مات .
-
کاشی
فرهنگ فارسی معین
1 - (اِ.) کاچی ، آجر لعاب دار ساده یا نقاشی شده . 2 - (ص نسب .) اهل شهر کاشان .
-
گلابی
فرهنگ فارسی معین
(گُ) (اِ.) 1 - از جمله میوه هایی که دانه های آن لعاب بسیار دارد و تقریباً به شکل بیضی است . 2 - وسیله ای بیضی شکل که مانند توپ از باد پُر می شود و از آن در ورزش مشت زنی استفاده می کنند.
-
کپسول
فرهنگ فارسی معین
(کَ) [ فر. ] (اِ.) 1 - غشا یا پوشش یا ساختار دیگری که بافت یا اندامی را دربر - می گیرد. 2 - پوشش لعاب مانندی معمولاً از جنس پلی ساکارید که لایه ای محافظ به دور برخی باکتری ها می سازد، پوشینه . (فره ). 3 - دارویی که دارای پوشش ژلاتینی شبیه به کپسول اس...