کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لطف و عنایت و بخشندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
عاشق کش
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کُ) [ ع - فا. ] (ص فا.) آن که عنایت و توجهی به عاشق خود ندارد.
-
فتوت
فرهنگ فارسی معین
(فُ تُ وَّ) [ ع . فتوة ] (اِمص .) 1 - جو ا نی . 2 - جوانمردی ، کرم ، بخشندگی . ؛ ~نامه کتابی که در آن اصول و آداب فتوت نوشته شده است .
-
نظر کرده
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دِ) [ ع - فا. ] (ص مف .) (عا.) مورد توجه و عنایت درگاه الوهیت واقع شده .
-
خره
فرهنگ فارسی معین
(خُ رِّ) [ په . ] (اِ.) 1 - فَرهُ، نوعی عنایت خداوندی که معتقد بودند شامل حال پادشاهان و مردان نیک و برگزیده می شود. 2 - نور، فروغ . 3 - بخش ، حصه ، نصیب .
-
طواف
فرهنگ فارسی معین
(طَ وّ) [ ع . ] (ص .) 1 - بسیار طوف کننده . 2 - خادمی که به مهربانی و عنایت خدمت کند. 3 - در فارسی : دوره گرد. 4 - عسس . 5 - دزد، راهزن .
-
اعطاف
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - مهربانی و لطف کردن . 2 - توجه و میل کردن .
-
مدارات
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . مداراة ] 1 - (مص ل .) با کسی ملایمت و نرمی کردن . 2 - (اِمص .) نرمی ، لطف ، مهربانی .