کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لاک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لاک
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) 1 - مادة شیمیایی رنگی که زنان برای تزیین به ناخن های بلند خود می زنند. 2 - مایع سفید رنگی که برای پوشاندن روی نوشته ها در غلط گیری به کار می رود. 3 - ماده ای که از ترکیب بعضی از اکسیدهای فلزی با مواد رنگی گیاهی به وجود می آید.
-
لاک
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) لاوک ، تغار، کاسة چوبی که در آن آرد را خمیر می کردند.
-
لاک
فرهنگ فارسی معین
(ص .) = لک . لکات : زبون ، فرومایه ، پست .
-
واژههای مشابه
-
لاک پشت
فرهنگ فارسی معین
(کْ پُ) (اِ.) سنگ پشت ، جانوری از ردة خزندگان که سردستة خاصی به نام خود وی (لاک پشت ) در این رده می باشد. صفت مشخص این خزنده وجود و نمو بسیار غلاف یا لاک است که برای حفاظت اعضا به کار می رود و دارای بخش پشتی و شکمی است و برحسب محیط زیستی به چهار دسته...
-
جستوجو در متن
-
سنگ پشت
فرهنگ فارسی معین
( ~ . پُ) (اِمر.) لاک پشت .
-
باخه
فرهنگ فارسی معین
(خِ) ( اِ.) لاک پشت ، سنگ پشت .
-
مانیکور
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) لاک ناخن ، مرتب کردن ناخن .
-
جیب برکشیدن
فرهنگ فارسی معین
(جِ یا جَ. بَ کِ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) در لاک خود فرورفتن ، گوشه گرفتن .
-
ذبل
فرهنگ فارسی معین
(ذَ بْ) [ ع . ] (اِ.) 1 - گوش ماهی . 2 - سنگِ لاک پشت .
-
کشف
فرهنگ فارسی معین
(کَ شَ) (اِ.) 1 - لاک پشت ، سنگ پشت . 2 - بُرج خرچنگ ، سرطان . 3 - کوزة آبخوری سرپهن .
-
کاسه پشت
فرهنگ فارسی معین
( ~ . پُ) (اِ.) 1 - لاک پشت ، سنگ پشت . 2 - کنایه از: آسمان ، فلک .