کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لاف
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - خودستایی بی اصل و گزاف . 2 - رجز.
-
واژههای مشابه
-
لاف زدن
فرهنگ فارسی معین
(زَ دَ) (مص ل .) خودستایی کردن غیرواقعی .
-
لاف و گزاف
فرهنگ فارسی معین
(فُ گَ) (اِمر.) سخنان بیهوده ، ادعای بی اصل .
-
جستوجو در متن
-
لاپ
فرهنگ فارسی معین
(عا.) = لاف :1 - لاف وگزاف . 2 - زیر حرف خود زدن .
-
بادبر
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (ص .) لاف زن .
-
چم
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) لاف ، تفاخر.
-
غوچه
فرهنگ فارسی معین
(چِ) (ص .) لاف زن .
-
لام
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) لاف ، گزاف .
-
لافیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) لاف زدن .
-
الدرم
فرهنگ فارسی معین
(اِ دُ رُ) [ تُر ] (مص ل .) لاف زدن .
-
چس و فیس
فرهنگ فارسی معین
(چُ سُ) (حامص .) (عا.) لاف و گزاف بیهوده .
-
چسی
فرهنگ فارسی معین
(چُ) (حامص .) (عا.) لاف و گزاف بیهوده .
-
خالی بندی
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (حامص .) لاف زنی ، دروغ - گویی .