کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لاغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لاغ
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) شوخی ، مسخرگی .
-
لاغ
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) شاخه ای از گیاه .
-
واژههای همآوا
-
لاق
فرهنگ فارسی معین
[ ازع . ] (ص .) (عا.) شایسته ، سزاوار.
-
جستوجو در متن
-
فیر
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - افسوس ، تأسف . 2 - ریشخند، لاغ .
-
دعاب
فرهنگ فارسی معین
(دَ عّ) [ ع . ] (ص .) 1 - شوخی کننده ، لاغ گوی . 2 - شوخ .
-
دعابه
فرهنگ فارسی معین
(دَ عّ بِ یا بَ) [ ع . دعابة ] 1 - (مص ل .) مداعبت ، شوخی کردن ، لاغ گفتن . 2 - (اِمص .) شوخی .
-
خندستان
فرهنگ فارسی معین
(خَ دِ یا دَ) (اِمر.) 1 - افسوس ، سخره ، لاغ . 2 - مجلس مسخرگی ، معرکة مسخرگی . 3 - کنایه از: لب و دهان معشوق .