کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
كنار رفت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کنار
فرهنگ فارسی معین
(کُ) (اِ.) میوة درخت سدر.
-
کنار
فرهنگ فارسی معین
(کِ یا کَ)(اِ.)پهلو، طرف . 2 - آغوش ،دامن . ؛ ~ گود نشستن کنایه از: در کاری درگیر شدن .
-
کنار آمدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مَ دَ) (مص ل .) سازش کردن ، به تفاهم رسیدن .
-
کنار کشیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) (مص ل .) دست از کاری کشیدن .
-
کنار گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گِ رِ تَ) (مص م .) در آغوش کشیدن .
-
جستوجو در متن
-
آمد و رفت
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ رَ) (مص مر.) مراوده ، ایاب و ذهاب ، تردد.
-
رفت وروب
فرهنگ فارسی معین
(رُ تُ) (مص مر.) روبیدن ، جارو کردن .
-
واپسگرا
فرهنگ فارسی معین
( ~. گَ) (ص .) مرتجع ، مخالف پیش رفت و اندیشه های نو.
-
آمد
فرهنگ فارسی معین
(مَ) (مص مر.) 1 - آمدن ، رفت و آمد. 2 - بازگشت . 3 - بخت ، سازگاری بخت .
-
آمد شد
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ) (مص مر.) 1 - آمد و شد، رفت و آمد. 2 - تکرار.
-
تکاپو
فرهنگ فارسی معین
(ی ) (تَ) (اِمر.) 1 - رفت و آمد به شتاب . 2 - جست و جوی بسیار.
-
رفت وآمد
فرهنگ فارسی معین
(رَ تُ مَ) (مص مر.) رفتن و آمدن ، ایاب و ذهاب .
-
عبور و مرور
فرهنگ فارسی معین
(عُ رُ مُ) [ ع . ] (اِمر.) رفت و آمد، آمد و شد.
-
غبارروبی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (حامص .) پاک کردن گرد و غبار، رفت و روب جایی .