کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلاده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قلاده
فرهنگ فارسی معین
(قَ دَ یا دِ) [ ع . قلادة ] (اِ.) 1 - گردن بند. 2 - زنجیری که بر گردن حیوانات یا مجرمین می بندند. 3 - واحدی برای شمارش گربه س انان .
-
جستوجو در متن
-
قلائد
فرهنگ فارسی معین
(قَ ئِ) [ ع . ] (اِ.) جِ قلاده .
-
مخنقه
فرهنگ فارسی معین
(مَ نَ قَ یا ق ) [ ع . مخنقة ] (اِ.) قلاده ، گردن بند.
-
ساجور
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) تکة چوب که با ریسمان به گردن سگ بندند، قلادة سگ . ج . سواجیر.
-
کلند
فرهنگ فارسی معین
(کُ یا کَ لَ) (اِ.) 1 - آلتی که بدان زمین را کَنَند، کلنگ . 2 - هر چیز ناتراشیده . 3 - چوبی که بر قلادة سگ بندند.