کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قضیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قضیه
فرهنگ فارسی معین
(قَ یِّ) [ ع . قضیة ] (اِ.) 1 - حکم و فرمان . 2 - خبر. 3 - گفتاری که احتمال صدق و کذب هر دو در آن باشد.
-
جستوجو در متن
-
قضایا
فرهنگ فارسی معین
(قَ) [ ع . ] (اِ.) جِ قضیه .
-
پارادوکس
فرهنگ فارسی معین
(دُ) [ فر. ] ( اِ.) قضیه ای که به ظاهر تناقض داشته باشد، باطل نما.
-
کبری
فرهنگ فارسی معین
(کُ را) [ ع . ] 1 - بزرگتر. 2 - در اصطلاح منطق مقدمة دوم در یک قضیة منطقی .
-
ذهینه
فرهنگ فارسی معین
(ذِ یِّ) [ ع . ذهنیة ] (ص نسب .) مؤنث ذهنی . (در علم منطق قضیه ای است که مصادیق و محکوم علیه و موضوع آن در ذهن باشد مانند قضیة «دونقیض با هم جمع نگردند.» موضوع - که نقیضان است - در ذهن است ).
-
آنتی تز
فرهنگ فارسی معین
(تِ) [ فر. ] ( اِ.) دومین طرف از مجموعة تز، آنتی تز و سنتز، وجود یا قضیه ای که در برابر تز قرار می گیرد یا آن را نقض می کند، برابرنهاد.
-
صغری
فرهنگ فارسی معین
(صُ را) [ ع . ] (ص .) مؤنث اصغر. 1 - زن کوچک تر. 2 - هر چیز کوچک . 3 - قضیة اول در منطق .
-
متعارفی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .) منسوب به متعارف ، مربوط به متعارف : ؛اصول ~قضایایی هستند که به نفسه معلومند و اثبات آن ها احتیاج به قضیة دیگر ندارد.