کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قسمت اصلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قسمت کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) بخش کردن ، تقسیم کردن .
-
جستوجو در متن
-
آریا
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) قسمت اصلی ملودیک اپرا.
-
شارسان
فرهنگ فارسی معین
(رْ) (اِ.) = شارستان : 1 - قسمت اصلی شهر که دیوار گرداگرد آن است و ارگ درون آن واقع است . 2 - شهرستان .
-
تخمدان
فرهنگ فارسی معین
(تُ) (اِمر.) 1 - عضوی در پستانداران که نطفه در آن منعقد می شود. 2 - قسمت اصلی گل که در آن یک یا چند تخمک وجود دارد.
-
هسته
فرهنگ فارسی معین
(هَ تِ) (اِ.) 1 - دانة سفتِ داخل میوه ها. 2 - نقطه ، گروه یا تودة اصلی . 3 - بخشی از یاخته که معمولاً در وسط یا کنار آن قرار دارد. 4 - قسمت مرکزی اتم . ؛ ~ مرکزی مرکز حقیقی ، اصل و منشأ.
-
آورتا
فرهنگ فارسی معین
(وُ) (اِ.) = آورت : سرخ رگی که در انسان از بطن چپ قلب خارج می شود و آن تنة اصلی و عمومی سرخ رگ های دیگر بدن است و به دو قسمت سینه ای و شکمی تقسیم گردد و خون روشن (اکسیژن دار) در آن جاری است ؛ بزرگ سرخ رگ بدن ، ام الشرایین ، آورت ، آورطی ، ارطی نیز گف...
-
پس
فرهنگ فارسی معین
(پَ) 1 - (حر اض .) پشت ، عقب ، آن سوی . 2 - (ق .) پشت سر، دنبال . 3 - پس از همه ، آخر کار. 4 - (حر رب .) آن گاه ، آن وقت . 5 - از این رو، بنابراین . 6 - (اِ.) قسمت عقب ، مؤخر. 7 - دبر، کون . ؛~ و پیش جابه جا، به صورتی غیر از صورت اصلی . ؛~ پسکی ع...