کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قسمت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قسمت
فرهنگ فارسی معین
(قِ مَ) [ ع . قسمة ] (اِ.) 1 - بهره ، نصیب . 2 - جزء. 3 - سرنوشت ، تقدیر.
-
واژههای مشابه
-
قسمت کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) بخش کردن ، تقسیم کردن .
-
جستوجو در متن
-
یک هزارم
فرهنگ فارسی معین
(یِ یا یَ. هِ رُ) (عد. کسری ) یک قسمت از هزار قسمت ، هزار یک .
-
زیره
فرهنگ فارسی معین
(رِ)(اِ.)1 - قسمت زیرین هر چیزی . 2 - قسمت تحتانی کفش .
-
مقسم
فرهنگ فارسی معین
(مَ س ) [ ع . ] (اِ.) قسمت ، جای قسمت . ج . مقاسم .
-
آوخ
فرهنگ فارسی معین
(وَ) ( اِ.) نصیب ، قسمت ، بهره .
-
زون
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) بهره ، قسمت .
-
بصل النخاع
فرهنگ فارسی معین
(بَ صَ لُ نْ نُ) [ ع . ] (اِمر.) قسمتی از محور مغزی نخاعی که نخاع شوکی را در قسمت بالا ختم می کند. این قسمت کمی قطرش بیشتر از سایر قسمت های نخاع شوکی است ، پیاز مغز، پیاز تیرة مغز.
-
آریا
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) قسمت اصلی ملودیک اپرا.
-
سربخش
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بَ) (ص مف .) بهره ، قسمت .
-
هخر
فرهنگ فارسی معین
(هِ) (اِ.) قسمت های مایع جسد و مردار.
-
ورک
فرهنگ فارسی معین
(وَ رِ) [ ع . ] (اِ.) قسمت بالای ران .
-
آبخورش
فرهنگ فارسی معین
(خُ رِ) (اِمص .) (عا.) نصیب ، قسمت .