کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرآن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قرآن
فرهنگ فارسی معین
(قُ) [ ع . ] (اِ.) نام کتاب آسمانی مسلمانان که بر محمد (ص ) نازل شد. ؛~ خدا که غلط نشده ! عبارت کنایی دال بر بی اهمیت بودن یا خالی از ایراد نبودن آن چه روی داده یا روی می دهد. نظر به اهمیت و بی غلط بودن قرآن .
-
واژههای مشابه
-
قران
فرهنگ فارسی معین
(قِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - به هم نزدیک شدن ، به هم پیوستن . 2 - اجتماع دو سیاره در یک بُرج .
-
قران
فرهنگ فارسی معین
(قِ) (اِ.) واحد پول ایران در عهد قاجاریه و اوایل پهلوی و آن مسکوکی نقره بود به وزن 24 نخود، معادل یک ریال کنونی . ؛یک ~ را دو قران کردن با زحمت بسیار سودی به دست آوردن .
-
صاحب قران
فرهنگ فارسی معین
( ~ . قِ) [ ازع . ] (ص مر.) = صاحب القران : نیک طالع ، خوش اقبال ، کسی که در هنگام نطفه بستن یا به دنیا آمدنش ، سیاراتی در قِران بوده باشند.
-
واژههای همآوا
-
غران
فرهنگ فارسی معین
(غُ رّ) 1 - (ص فا.) آواز گران و مهیب برآورنده . 2 - (ق .) در حال غریدن ، فریادکنان .
-
قران
فرهنگ فارسی معین
(قِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - به هم نزدیک شدن ، به هم پیوستن . 2 - اجتماع دو سیاره در یک بُرج .
-
قران
فرهنگ فارسی معین
(قِ) (اِ.) واحد پول ایران در عهد قاجاریه و اوایل پهلوی و آن مسکوکی نقره بود به وزن 24 نخود، معادل یک ریال کنونی . ؛یک ~ را دو قران کردن با زحمت بسیار سودی به دست آوردن .
-
جستوجو در متن
-
نبی
فرهنگ فارسی معین
(نُ) (اِ.) قرآن مجید.
-
سی پاره
فرهنگ فارسی معین
(رِ) (اِمر.) 1 - سی جزء قرآن مجید که هر جزو را علیحده جلد کرده باشند. 2 - قرآن مجید.
-
یاسین
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) یس ؛ نام یکی از سوره های قرآن .
-
هفت سبع
فرهنگ فارسی معین
( ~. سُ) [ فا - ع . ] (اِمر.) کنایه از: تمام قرآن مجید.
-
قاری
فرهنگ فارسی معین
[ ع . قاری ء ] (اِفا.) خواننده ، خوانندة قرآن .