کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قحبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قحبه
فرهنگ فارسی معین
(قَ بَ یا بِ) [ ع . قحبة ] (ص .) زن بدکار، روسپی .
-
زن قحبه
فرهنگ فارسی معین
( ~. قَ بَ یا بِ) [ ع - فا. ] (ص مر.) 1 - آن که زن وی روسپی باشد. 2 - دشنامی است مردان را، زن جلب .
-
جستوجو در متن
-
لچن
فرهنگ فارسی معین
(لُ چَ) (اِ.) قحبه ، روسپی .
-
سیماب دل
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (ص مر.) 1 - ترسو. 2 - قحبه .
-
غر
فرهنگ فارسی معین
(غَ) (ص .) 1 - قحبه ، زن فاحشه . 2 - مخنث .