کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قبایل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قبایل
فرهنگ فارسی معین
(قَ یِ) [ ع . قبائل ] (اِ.) جِ قبیله .
-
جستوجو در متن
-
شعوب
فرهنگ فارسی معین
(شُ) [ ع . ] (اِ.) جِ شعب ؛ قبایل بزرگ .
-
عشایر
فرهنگ فارسی معین
(عَ یِ) [ ع . عشائر ] (اِ.) جِ عشیره ؛ قبایل ، طوایف .
-
قبیله
فرهنگ فارسی معین
(قَ لَ یا لِ) [ ع . قبیلة ] (اِ.) طایفه ، گروه . ج . قبایل .
-
اشعری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (ص نسب .) 1 - منسوب به اشعر (یکی از قبایل عرب ). 2 - منسوب به فرقة اشعریه .
-
ثقیف
فرهنگ فارسی معین
(ثَ) [ ع . ] (ص .) 1 - زیرک ، چالاک . 2 - ماهر، حاذق . 3 - نام یکی از قبایل عرب ساکن بین طائف و مکه .
-
نسابه
فرهنگ فارسی معین
(نَ سّ بَ) [ ع . نسابة ] (ص .) آن که نسب مردمان و قبایل داند، نسبت شناس .
-
احزاب
فرهنگ فارسی معین
( اَ) [ ع . ] ( اِ.) جِ حزب . 1 - گروه ها، دسته ها. 2 - گروه های کافران ، شامل برخی از قبایل عرب ، مانند قریش ، غطفان و بنی قریظه ، که با هم متحد شده به جنگ پیامبر رفته بودند. 3 - هر گروه سیاسی که مرام و مسلکِ ویژه خود را دارد.
-
طخشیقون
فرهنگ فارسی معین
(طُ) [ معر. ] (اِ.) 1 - نام عمومی سم ها؛ زهر. 2 - سمی که در قدیم جهت زهرآلود کردن نوک نیزه ها و تیرها به کار می بردند و امروزه نیز بین قبایل وحشی آفریقای جنوبی و آمریکای جنوبی معمول است و از نوع کورار است .
-
آرامی
فرهنگ فارسی معین
(ص نسب .) قومی از قبایل سامی نژاد که نسبشان به «آرام » (اِرَم ) پسر سام بن نوح می رسد. این قوم در قرن دوازده ق .م . به سرزمین های سوریه و شمال بین النهرین حمله بردند و بر دمشق و حلب دست یافتند. زبان منسوب به این قوم را زبان آرامی گویند.
-
شپش
فرهنگ فارسی معین
(ش پِ) [ په . ] (اِ.) = اشپش : حشره ای از راستة نیم بالان که به علت زندگی انگلی فاقد بال شده و حامل میکروب برخی از امراض از قبایل تب زرد و تیفوس و غیره می باشد. دو نوع شپش دیده شده که تخم آن ها را رشک گویند. ؛ ~ توی جیب کسی سه قاب زدن در نهایت فقر...