کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قانع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قانع
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ ع . ] (ص .) خرسند، راضی .
-
جستوجو در متن
-
بساز
فرهنگ فارسی معین
(بِ) (ص ) سازگار، قانع .
-
راضی
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (ص .) خشنود، قانع .
-
قنوع
فرهنگ فارسی معین
(قَ) [ ع . ] (ص .) قانع .
-
خرسند
فرهنگ فارسی معین
(خُ سَ) (ص .) خشنود، قانع .
-
اقناع
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .)1 - قانع کردن . 2 - خشنود ساختن .
-
بسنده کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) (مص ل .) 1 - قانع شدن ، خشنود شدن . 2 - اکتفا کردن .
-
پرهیزکار
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (ص فا.) 1 - پارسا، خویشتن دار. 2 - قانع .
-
مقتنع
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ نِ) [ ع . ] (اِفا.) قناعت کننده ، قانع .
-
متقاعد
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ عِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - قانع . 2 - بازنشسته . 3 - آمادة پذیرش .
-
سازگار
فرهنگ فارسی معین
(زْ) (ص فا.) 1 - سازش کننده . 2 - موافق . 3 - همآهنگ . 4 - گوارا. 5 - سزاوار. 6 - قانع ، خرسند.
-
مقنطر
فرهنگ فارسی معین
(مُ قَ طَ) [ ع . ] (اِمف . ص .) 1 - کامل شده . 2 - تمام بنا شده . 3 - طاق زده شده . مقنع (مُ نِ) [ ع . ] (اِفا.) قانع کننده .