کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قافية پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قافیه
فرهنگ فارسی معین
(فِ یَ یا یِ) [ ع . قافیة ] 1 - (اِفا.) از پی رونده . 2 - (اِ.) حرف یا کلمة آخر بیت در شعر. ؛ ~را باختن کنایه از: مغلوب شدن ، فرصت را از دست دادن . ؛ ~به کسی تنگ شدن کنایه از: به زحمت و دردسر افتادن .
-
جستوجو در متن
-
ایطاء
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] 1 - (مص م .) پایمال کردن . 2 - (اِ.) از عیوب قافیه و آن تکرار قافیه در شعر است .
-
قوافی
فرهنگ فارسی معین
(قَ) [ ع . ] (اِ.) جِ قافیه .
-
ذوالقوافی
فرهنگ فارسی معین
( ~. قَ) [ ع . ] (ص مر.) شعری که بیش از دو قافیه داشته باشد.
-
مسمط
فرهنگ فارسی معین
(مُ سَ مَّ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - مروارید به رشته کشیده شده . 2 - نوعی قالب شعری که پنج مصراع آن به یک قافیه و مصراع ششم به قافیة دیگر باشد.
-
ذوقافیتین
فرهنگ فارسی معین
(فْ یَ تَ یا تِ) [ ع . ] (ص مر.) شعری که دارای دو قافیه باشد.
-
روی
فرهنگ فارسی معین
(رَ وِ یّ) [ ع . ] (اِ.) آخرین حرف اصلی قافیه .
-
سرواده
فرهنگ فارسی معین
(سَ دَ) (اِ.) 1 - شعر. 2 - قافیة شعر.
-
مقفی
فرهنگ فارسی معین
(مُ قَ ف فا) [ ع . ] (اِمف .) دارای قافیه .
-
مردف
فرهنگ فارسی معین
(مُ رَ دَّ) [ ع . ] (اِمف .) شعری که علاوه بر قافیه ، ردیف هم داشته باشد.
-
مسجع
فرهنگ فارسی معین
(مُ سَ جَّ) [ ع . ] (اِمف .) سخن با سجع و قافیه .
-
مصرع
فرهنگ فارسی معین
(مُ صَ رَّ) [ ع . ] (اِمف .) بیتی که هر دو مصراعش قافیه دار باشد.
-
پساوند
فرهنگ فارسی معین
(پَ وَ) (اِمر.) 1 - قافیة شعر. 2 - جزوی که به آخرکلمه اضافه شود و تغییری در معنی آن دهد.
-
ترجیع بند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (اِمر.) شعری دارای چند بند با یک وزن واحد که هر بند با قافیة تازه شروع شود، و یک بیت در میان بندها عیناً تکرار شود.