کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل پژوهش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قابل دار
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (ص مر.) باارزش ، شایسته . (?(قابلمه (بْ لَ مِ) [ تر. ] (اِ.) دیگ ، دیگ در دار فلزی برای پختن غذا.
-
جستوجو در متن
-
پرسش
فرهنگ فارسی معین
(پُ س ِ) [ په . ] (اِمص .)1 - پرسیدن . 2 - پژوهش ، تحقیق . 3 - احوال پرسی . 4 - بازخواست ، مؤاخذه .
-
احوال پرسی
فرهنگ فارسی معین
( ~. پُ) [ ع - فا. ] (حامص .) پرسش از چگونگی وضع و کار و بار کسی ، پژوهش و سوال از صحت و بیماری کسی .
-
پژوهش
فرهنگ فارسی معین
(پِ یا پَ هِ)(اِمص .) 1 - جست و جو، تحقیق . 2 - تحقیقات علمی و بازخواست . 3 - مؤاخذه . 4 - خبر، خبر داشتن .
-
بازپرس
فرهنگ فارسی معین
(پُ) ( اِ.) دادرسی که کارش پرسش از متهم ، شاهدان و آگاهان و پژوهش و بررسی دربارة چگونگی واقع شدن یک جرم ، پیشگیری از فرار متهم و از میان رفتن آثار جرم است ، مستنطق .
-
فرهنگ نویسی
فرهنگ فارسی معین
( ~ . نِ)(حامص .) شاخه ای از ادبیات که به گردآوری ، پژوهش ، رده بندی و تعریف واژه ها یک زبان یا یک رشته اختصاص دارد.
-
کمیته
فرهنگ فارسی معین
(کُ تَ یا تِ) [ فر. ] 1 - (اِ.) انجمن ، حزب . 2 - هیئتی از افراد که برای رسیدگی ، پژوهش ، اقدام یا تهیة گزارش در مورد کاری تعیین می شود، کارگروه (فره ).
-
تفتیش
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) تفحص کردن ، جستجو کردن . 2 - (اِمص .) بازرسی ، پژوهش . ؛ ~ عقاید پرس و جو دربارة عقاید دینی و سیاسی مردم برای شناسایی مخالفان . ؛ ~ بدنی الف - گشتن لباس و بدن کسی . ب - بازرسی بدنی .