کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل قیاس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قابل دار
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (ص مر.) باارزش ، شایسته . (?(قابلمه (بْ لَ مِ) [ تر. ] (اِ.) دیگ ، دیگ در دار فلزی برای پختن غذا.
-
جستوجو در متن
-
اندازه گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. گِ رِ تَ) (مص ل .) قیاس گرفتن .
-
حساب برگرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ. گِ رِ تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) قیاس کردن .
-
روشن قیاس
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فا - ع . ] (ص مر.) تیزفهم ، زیرک .
-
قیاس گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گِ تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) سنجیدن ، مقایسه کردن .
-
بالنسبه
فرهنگ فارسی معین
(بِ نْ نِ بَ) [ ازع . ] ( ق .) به طور نسبت و مقابله و قیاس .
-
قیاس
فرهنگ فارسی معین
(قِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) سنجیدن ، اندازه گرفتن . 2 - (اِ.) اندازه و مقدار. 3 - استخراج نتیجة جز ی ی از کلی .
-
اصول
فرهنگ فارسی معین
( اُ ) [ ع . ] (اِ.) جِ اصل . 1 - ریشه ها، پایه ها. 2 - نژادها، گوهرها. 3 - علوم شرعی که از چهار اصل تشکیل می شود: کتاب ، سنت ، اجمعا، قیاس . ؛~ دین به عقیدة اهل سنت سه اصل است : توحید، نبوت ، معاد و شیعه دو اصل عدل و امامت را بر آن افزوده و مع...