کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل تحسین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قابل دار
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (ص مر.) باارزش ، شایسته . (?(قابلمه (بْ لَ مِ) [ تر. ] (اِ.) دیگ ، دیگ در دار فلزی برای پختن غذا.
-
جستوجو در متن
-
خه
فرهنگ فارسی معین
(خَ) (شب جم .) کلمة تحسین ، زه ! خهی ! خوشا! مرحبا!
-
زه
فرهنگ فارسی معین
(زِ) (شب جم .) از ادات تحسین به معنی خوشا، آفرین .
-
زهازه
فرهنگ فارسی معین
(زِ زِ) (شب جم .) از ادات تحسین به معنای : آفرین !
-
واه
فرهنگ فارسی معین
(شب جم .) هنگام تحسین و تعجب گفته می شود.
-
مجمل
فرهنگ فارسی معین
(مُ مِ) [ ع . ] (اِفا.) تحسین کننده ، ستاینده .
-
آفرین
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ په . ] ( اِ.)1 - تحسین . 2 - سپاس . 3 - درود، تهنیت ، تبریک . 4 - دعای نیک .
-
احماد
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) ستوده کار شدن . 2 - (مص م .) ستودن ، تحسین کردن .
-
تحسین
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - آفرین گفتن . 2 - نیکو کردن ، به نیکی نسبت دادن .
-
ثنا
فرهنگ فارسی معین
(ثَ) [ ع . ثناء ] (اِ.) 1 - آفرین ، تحسین . 2 - مدح ، ستایش . 3 - سپاس ، شکر. 4 - دعا.
-
وه
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (صت .) کلمه ای است دال بر: الف - تعجب ، شگفتی . ب - تحسین ، آفرین .
-
مرحبا
فرهنگ فارسی معین
(مَ حَ) [ ع . ] (شب جم .) آفرین ؛ کلمه ای که در تحسین استعمال می کنند.
-
محسن
فرهنگ فارسی معین
(مُ حَ سَّ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - نیکوساخته ، زینت داده . 2 - تحسین شده .
-
زهی
فرهنگ فارسی معین
(زِ) (شب جم .) 1 - از ادات تحسین به معنای آفرین ! 2 - از ادات تأسف به معنای افسوس !