کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل ارتجاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قابل دار
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (ص مر.) باارزش ، شایسته . (?(قابلمه (بْ لَ مِ) [ تر. ] (اِ.) دیگ ، دیگ در دار فلزی برای پختن غذا.
-
جستوجو در متن
-
متمدد
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ مَ دِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - کشیده شونده . 2 - قابل ارتجاع .
-
ارتجاع
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) بازگشتن . 2 - (اِمص .) بازگشت . 3 - (مص م .) باز - گردانیدن . 4 - (ص .) نیروهای کهنه گرا و مخالف پیشرفت و تمدن .
-
نایلون
فرهنگ فارسی معین
(لُ) [ انگ . ] (اِ.) مادة قالب پذیر ساخته شده از ترکیبات پلی آمید مصنوعی با مولکول های درشت به صورت ورقه یا الیاف . این الیاف ورقه های دارای استحکام و قابلیت ارتجاع هستند.