کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فیلمخودرو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خودرو
فرهنگ فارسی معین
( ~. رُ ) 1 - (اِ.) اتومبیل . 2 - (ص فا.) آنچه که به خودی خود راه بیفتد.
-
خودرو
فرهنگ فارسی معین
( ~. رُ) (ص فا.) 1 - گیاهی که به خودی خود روییده شود. 2 - کسی که تعلیم و تربیتی ندیده .
-
فیلم
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.)1 - نوار قابل انعطاف سلولوییدی که با امولسیون حساس در برابر نور پوشیده شده است و در عکاسی و فیلم برداری استفاده می شود. 2 - (فا) مجموع یک نمایش سینمایی . ؛~ بازی کردن کنایه از: ظاهرسازی کردن ، دغل بازی کردن .
-
فیلم برداری
فرهنگ فارسی معین
(بَ) [ فر - فا. ] (حامص .) 1 - عمل تهیة فیلم . 2 - ثبت پی در پی تصویر صحنه ها یا رویدادها توسط دوربین فیلم - برداری .