کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فیلم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فیلم
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.)1 - نوار قابل انعطاف سلولوییدی که با امولسیون حساس در برابر نور پوشیده شده است و در عکاسی و فیلم برداری استفاده می شود. 2 - (فا) مجموع یک نمایش سینمایی . ؛~ بازی کردن کنایه از: ظاهرسازی کردن ، دغل بازی کردن .
-
واژههای مشابه
-
فیلم برداری
فرهنگ فارسی معین
(بَ) [ فر - فا. ] (حامص .) 1 - عمل تهیة فیلم . 2 - ثبت پی در پی تصویر صحنه ها یا رویدادها توسط دوربین فیلم - برداری .
-
جستوجو در متن
-
سناریو
فرهنگ فارسی معین
(س ) [ ایتا. ] (اِ.) فیلم نامه ، داستان مخصوص فیلم سینما.
-
پیش پرده
فرهنگ فارسی معین
(پَ دِ) (اِ.) فیلم کوتاهی که دربردارندة منتخبی از نماهای حساس و جذاب فیلم اصلی باشد و نمایش فیلم اصلی را در آینده ای نزدیک نوید دهد.
-
هندی کم
فرهنگ فارسی معین
(هَ کَ) [ انگ . ] (اِ.) نام تجاری دوربین فیلم برداری قابل حمل با دست برای تهیة فیلم های ویدیویی .
-
تاریک خانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ)(اِمر.) اتاق ویژه ای در عکاسی برای ظاهر کردن فیلم .
-
دوبلاژ
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) برگرداندن مکالمة فیلم از زبانی به زبانی دیگر.
-
ویدیو کلوپ
فرهنگ فارسی معین
( ~. کُ) [ فر. ] (اِمر.) محلی برای کرایه دادن فیلم های ویدیویی .
-
سینما
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - ملخص سینماتو - گراف و آن نمایش مناظر و اشیاء و اشخاص به روی پردة نمایش به وسیلة دستگاه مخصوص است . 2 - محل نمایش فیلم ؛ ~اسکوپ نمایش فیلم بر پردة پهن . ؛ ~تک سینمای کوچک که معمولاً در آن فیلم های هنری و معتبر نمایش داده می ...
-
تکنی کالر
فرهنگ فارسی معین
(تِ لِ) [ انگ . ] (اِ.) شیوة فیلمبرداری و چاپ و نمایش فیلم به صورت رنگی .
-
دوربین
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) نوعی وسیله برای گرفتن عکس یا فیلم برداری یا دیدن اجسام دور.
-
رتوش
فرهنگ فارسی معین
(رُ) [ فر. ] (اِ.) دستکاری عکس و فیلم برای زیباتر کردن آن ، پرداخت (فره ).
-
سانس
فرهنگ فارسی معین
(نْ) [ فر. ] (اِ.) زمانی برای نمایش فیلم یا تئاتر، جلسه ، نوبت (فره ).