کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فولاد پیش پوشش دار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کفپوش
فرهنگ فارسی معین
(کَ) (اِ.) پوشش زینتی یا بهداشتی ، معمولاً پیش ساخته برای کف یک محوطه ، بویژه کف بنای سر پوشیده .
-
پیش تاز
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) پیشرو، طلایه دار.
-
پیش آگهی
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (اِمر.) آگهی ای که پیش از زمان پرداخت سند، برای وام دار فرستاده می شود، اخطاریه .
-
کفش
فرهنگ فارسی معین
(کَ) [ په . ] (اِ.) پاپوش ، نوعی پوشش که پا را محافظت می کند و معمولاً از جنس چرم است . ؛ پا در ~ کسی کردن موجب اذیت و آزار کسی شدن . ؛ پا در یک ~کردن در عقیدة خود پافشاری کردن . ؛ ~پیش پای کسی جفت کردن عذر کسی را خواستن ، رفع مزاحمت کسی را از...
-
آیینه دار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص مر.) 1 - کسی که آیینه را در پیش عروس یا هر کس دیگر نگه دارد تا خود را در آن ببیند. 2 - سلمانی ، آرایشگر.