کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فلات
فرهنگ فارسی معین
(فَ) (اِ.) تار، تار پارچه . مقابل پود.
-
فلات
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . فلاة ] (اِ.) 1 - دشت بی آب و علف . 2 - دشتی که ارتفاعش از دویست تا پنج هزار متر باشد.
-
جستوجو در متن
-
دهناء
فرهنگ فارسی معین
(دَ) [ ع . ] (اِ.) بیابان ، فلات .
-
فدفد
فرهنگ فارسی معین
(فَ فَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - فلات سخت و دشوار. 2 - دشت ، زمین هموار.